اشعار مدح و مناجات امام رضا(علیه السلام)
دلی از بند غم آزاد دارم
ز عمق سینه ام فریاد دارم
فتاده در سرم شور زیارت
هوای پنجره فولاد دارم
اگر آهوی حیرانم رضا جان
خوشم مانند تو صیاد دارم
خدا داند كه من چه خاطراتی
میان صحن گوهر شاد دارم
خراسان را همیشه خاك بوسم
غلام حضرت شمس الشموسم
چو زائر می شوم در مشهد تو
نظر تا می كنم بر مرقد تو
كبوتر می شوم پر می گشایم
كه بنشینم به روی گنبد تو
برایم دانه می ریزی و من هم
شوم مدیون لطف بی حد تو
ندیدم تا به حالا سائلی را
كه گوید دیده ام دست رد تو
دوباره بر گدایت رأفتی كن
مرا مهمان خان حضرتی كن
دل زائر اگر بشكست اینجا
به قدر و قیمتش پیوست اینجا
اگر مهمان تازه وارد آید
برایش سفره ای پهن است اینجا
خبرها حاكی از این است جبریل
میان زائران بنشست اینجا
مدینه رفته ها گویند عطری
ز شهر یاس سرشارست اینجا
ضریحت می دهد بوی مدینه
دلم را می كشد سوی مدینه
منم كه عاشق كوی رضایم
خراب و مست از جوی رضایم
به زلف او گره خورده دل من
اسیر بوی گیسوی رضایم
دخیل ضامن آهو بمانم
من آن آواره آهوی رضایم
میان زائرانش رو سیاهم
كه من شرمنده ی روی رضایم
اگر آقا كند بر ما دعایی
شوم با لطف او كرب و بلایی
به دور از تربت مخفی مادر
دمادم غصه خوردی ای رضا جان
برای دیدن روی جوادت
تو ساعت ها شمردی ای رضا جان
همه زخم زبان هایی كه خوردی
میان سینه ات بردی رضا جان
خدا را شكر كه تیری نخوردی
به گودالی تو شمشیری نخوردی
رضا رسول زاده
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: امام رضا(ع) - ولادت،مدح
برچسبها: اشعار مدح و مناجات امام رضا(علیه السلام)